ته خط

همیشه آخر خط ..............

ته خط

همیشه آخر خط ..............

پارتی بازی

جایی که من توش کار می کنم یه مورد کار طراحی لباس داشت که داده بود برا یه نفر اونم ۵۰۰ تومان بابت طرح و ۳۰۰ تومان بابت نظارت دوخت خواسته بود. صبح که طرح دست این دوست ما رسید و ما دیدیم چه طرحهای آبکی هستن این یکی دوستم پیشنهاد داد کار رو بدیم خواهر من. عرض ۲ ساعت چندتا جستجو تو اینترنت و با یکم تغییرات طرح اینا رو هم بردیم جلسه (البته بدون نام)  اول همه طرفدار طرحهای اون یکی طراح بودن ولی زد یکی از همکاران که چندان هم از من خوشش نمی آد جو و عوض کرد و رای همه رو برگردوند طرف یکی از طرحهای خواهر من خلاصه ما برنده شدیم و در تمام عمرمون برای اولین بار به نفع یکی از فامیلهامون پارتی بازی کردیم. اون یکی طراح با اینکه ۲۵۰ تومن بابت طرح تائید نشده گرفته تهدید به شکایت به سوئ استفاده از طرحش کرده در حالیکه طرحها هیچ وجه مشترکی ندارند. البته با این شانسی که من دارم یا اینا کارو به موقع نمی رسونن یا اونا پول نمی دن و این وسط من بدبخت میشم.

امروز دکتر بعد اینکه دو روز من و از کار و زندگی انداخته پر رو پر رو اومده "جریان این ماموریت مشهد چیه؟ مگه شما رو به یه همایش بدون اینکه مقاله داشته باشین دعوت کنن هزینه اش رو ما باید بدیم؟!" تا من بخوام جواب بدم که پس چرا فلانیا که دوستای جون جونیت هستن رو فرستادی؟ همکارم جواب داد بله چون تو آیین نامه هست. با اینکه خیلی خیط شد و رفت ولی من حرفام موند تو دلم. نمی دونم چرا با اینکه خودشم می دونه بدون من ضربدر صفره چرا اینقدر با من بد تا می کنه؟! منم حالش و میگیرم صبر کنه!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد