ته خط

همیشه آخر خط ..............

ته خط

همیشه آخر خط ..............

اکرام

یه زمانی یه بخش نامه اومده بود به سازمانهای دولتی به اسم طرح تکریم ارباب رجوع. البته من اینو بدون اینکه بخونم پاکش کرده بودم البته علت اصلیش هم این بود که خیلی بلند بود و منهم وقت و حوصله اش رو نداشتم.

امروز یه سازمان محتم دیگه که سرنوشت خیایها دستش هست یه عده ای رو که تشکیل شده بود از من و حوزه مدیریتم به اضافه بدبخت بیچاره ارباب رجوع های من، به شدت سر کار گذاشته بود. خوب منم که همینجوریش اخلاق درست و حسابی که ندارم چه رسد تو همچین معرکه ای.

الان داشتم به این فکر می کردم واقعا بخشنامه می تونه برخوردها رو مکرمانه بکنه. چرا آدم ماست و خونسردی مثل من اینقدر سگ اخلاق شده. علت چیه؟ مسایل خصوصی؟ مخیط فیزیکی پیرامون؟ روابط حاکم؟ فشارهای وارده؟ یا............ اصلا دوست ندارم با ملت اینطوری برخورد کنم ولی اون موقع با علم به این موضوع که دارم اشتباه می کنم چنان فشار خونم بالا رفته بود و عصبانی بودم واقعا نمی تونستم خویشتنداری کنم با وجودی که می دونستم مقصر نیست و حق داره می خواستم تیکه تیکش کنم. 

شاید یه دعوای جانانه با رئیس یه خورده دلم وخنک کنه البته اگه بتونم حرفم رو به کرسی بنشونم. حیف که فردا وقت ندارم.

بخدا من اونطور که فکر می کننین نیستم. حداقل جرات اینو دارم خودم رو نقد کنم. شما جای من بودین مطمئن باشین بهتر از من نمی شدین مطمئن باشین. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد